آشنایی با دستگاه الکتروانسفالوگرافی (EEG) و نمونه هایی از کاربردهای پژوهشی آن در حوزه یادگیری فناورانه

مغز انسان دارای میلیاردها سلول عصبی است. این سلول­‌ها برای برقراری ارتباط با یکدیگر و دیگر سلول­‌های بدن، پیام­‌های عصبی رد و بدل می­‌کنند. پیام­‌های عصبی ماهیت الکتریکی_شیمیایی دارند. در اینجا بیشتر ماهیت الکتریکی پیام­‌های عصبی مدنظر است و به آن سیگنال الکتریکی گفته می­‌شود. جهت ثبت سیگنال‌های الکتریکی مغز می‌توان از دستگاه EEG یا Electroencephalography استفاده کرد. این دستگاه با استفاده از الکترودهایی که در سطح سر قرار می­‌گیرند، سیگنال­‌های الکتریکی مغز را ثبت می­‌کند. الکترودها به منظور دریافت سیگنال در مکان­‌های خاصی از سر قرار می­‌گیرند. خروجی این الکترودها به ورودی تقویت کننده EEG متصل می­‌شود و پس از انجام تقویت و فیلتر شدن، مورد استفاده قرار می­‌گیرد.

مدت زمان زیادی از اطلاع دانشمندان در خصوص وجود فعالیت الکتریکی مغز می­‌گذرد. به همین ترتیب مدت­‌ها است که از EEG کلاسیک برای تشخیص و درمان در حوزه بالینی استفاده می­‌شود. نوروفیدبک نیز روشی نسبتاً جدید در درمان اختلال­‌های روان­شناسی_روان­پزشکی و نیز ارتقای عملکرد افراد است که امواج مغزی فرد را با فناوری دیجیتال تغییر داده و ارتباط بین نورون­‌های مغز را اصلاح می­‌کند. این ارتباطات بین ‌نورونی، به روش الکتروشیمیایی انجام می­‌گیرد.

افراد در حالت عادی از نحوه عملکرد بدن خود اطلاع ندارند. اگر در این مورد اطلاعات لازم را به­‌دست آورند، می‌توانند اعمال غیرارادی خود را به صورت ارادی و آگاهانه تحت کنترل درآورده و یا حتی فعالیت آن را تغییر دهند. برای مثال، اگر بتوانیم امواج مغزی خود را به کمک نوروفیدبک ببینیم و یاد بگیریم که کدام امواج مغزی در کدام زمان و شرایط افزایش یا کاهش می­‌یابند، می­‌توانیم مغزمان را کنترل نماییم. در حقیقت نوروفیدبک بازخورد گرفتن از امواج مغزی و اصلاح آن است. علاوه بر این، سیگنال‌ها را می‌توان به همین شکل ثبت کرد یا جهت انجام پردازش‌های بیشتر مانند محاسبه طیف فرکانسی سیگنال و طبقه‌بندی و اعمال الگوریتم‌های تشخیصی، به دیجیتال تبدیل و وارد رایانه کرد. ثبت پتانسیل‌هایی که پس از تحریک‌های بینایی و شنوایی ثبت می‌شوند را پتانسیل‌های برانگیخته (Evoked Potential) می‌نامند. می‌توان این گونه تفسیر کرد که قسمت اعظم سیگنالی که از این طریق ثبت می‌شود در نتیجه محرک‌های بینایی یا شنوایی است. از این یافته‌ها می‌توان در مطالعه اعصاب مربوط به این دو حس استفاده کرد.

شکل شماره یک

این روش که در اصل بر اصول روان­شناسی شرطی­‌سازی عاملی استوار است، مدیون پژوهش­‌های ناسا بوده و اینک برای افزایش عملکرد بهینه فضانوردان و خلبانان خود از آن بهره می­‌برند. با جستجوی واژه Neurofeedback  و یا Brain Waves در اینترنت، می­‌توان اطلاعات لازم را در این زمینه به­‌دست آورد.

اولین پژوهش­‌های کاربردی و درمانی نوروفیدبک در زمینه درمان صرع بوده است. پژوهش­‌های بعدی نیز بیشتر در زمینه اختلال بیش­‌فعالی، کمبود توجه و ارتقای توانایی یادگیری صورت گرفته­‌اند. در حال حاضر برای تمام اختلال‌های روان­شناسی و روان­پزشکی به­‌کار برده می­‌شود؛ از جمله در خصوص اضطراب، وسواس، افسردگی، استرس حاد و پس از سانحه، پرخاشگری، فراموش­کاری، خواب، اعتیاد به الکل و مواد، اختلال­‌های طیف اتیسم، فلج مغزی، سکته مغزی، صرع غیرقابل کنترل و اختلال در گفتار.

علاوه بر آن، هنرمندان، ورزشکاران و نیز کسانی که درصدد بهبود و ارتقای عملکرد کلی خود، در حیطه­‌های عملکردی­‌شان هستند از جمله داوطلبان کنکور، دانش­‌آموزان و … به­‌طور وسیع در سطح دنیا از این روش بهره‌مند می­‌گردند. امواج مغزی را می‌توان بر اساس فرکانس آنها به دسته­‌های زیر طبقه­‌بندی کرد:

۱٫     امواج دلتا: ۴  ۰٫۵ هرتز

۲٫     امواج تتا: ۸ – ۴ هرتز

۳٫     امواج آلفا: ۱۳ – ۸ هرتز

۴٫     امواج بتا: ۳۰ – ۱۳ هرتز

۵٫     امواج گاما: بیشتر از ۳۰ هرتز

مقدار امواج پیش گفته به عوامل متعددی از جمله وضعیت فعلی فرد (خواب بودن، بیدار بودن، باز یا بسته بودن چشم و …)، سن، جنسیت و … بستگی دارد و متخصصان با توجه به این ویژگی­‌ها، وضعیت افراد را مورد بررسی قرار می­‌دهند.

برای نمونه، امواج دلتا عموماً در خواب عمیق ظاهر می­‌گردند؛ اگر این امواج در ناحیه­‌ای از مغز زیاد باشند، با کاهش دادن آنها در آن ناحیه، بهبودی در عملکرد آن منطقه از مغز حاصل می­‌گردد. ناحیه ورنیکه و بروکا مرکز تکلم هستند، با کاهش دادن موج دلتا (در صورت فزونی غیرطبیعی) در این نواحی گفتار سلیس و روان به وجود می­‌آید.

امواج تتا هنگام خیال­‌پردازی فعال می­‌شوند؛ با کاهش دادن امواج دلتا در لوب فرونتال، به عنوان جایگزین داروی ریتالین به­‌کار برده می­‌شود.

زیاد بودن امواج آلفا در لوب فرونتال یا پیشانی به حواس­‌پرتی در فرد اشاره دارد. با کاهش این امواج در آن ناحیه مغزی فرد هوشیارتر و نیز سرحال­تر می­‌گردد. یا اگر این امواج در لوب اکسی پتال یا پس سری کاهش داشته باشد دلالت بر خستگی و نگرانی و دلواپسی فرد دارد؛ اگر آن را افزایش بدهیم آرامشی ماندگار در فرد پدیدار می­‌شود.

در جلسه­‌های طرح­‌ریزی شده، امواج مغزی را به کمک دستگاه نوروفیدبک و کامپیوتر افزایش و یا کاهش می­‌دهند. یعنی این دستگاه که وظیفه اندازه­‌گیری امواج مغزی و بازخورد آن به فرد را دارد، به وسیله الکترودهایی که طبق پروتکل درمانی به نواحی مشخصی از پوست سر شخص وصل می­­‌شوند، امواج را از مغز فرد گرفته بر روی مانیتور کامپیوتری که با آن اتصال دارد به نمایش می­‌گذارد. بنابراین، فرد لحظه به لحظه امواج مغزی خود را که جهت درک بهتر قابل تبدیل به بارگراف و مقادیر عددی مربوطه است را مشاهده می­‌نماید و بر طبق پروتکل در حال اجرای متخصص، امواج خاصی را افزایش یا کاهش می­‌دهد. وقتی که فرد این عمل را به درستی انجام دهد کامپیوتر با دادن امتیاز یا پخش یک آهنگ یا حرکت انیمیشن و ترکیبی از اینها فرد را به صورت دیداری_شنیداری و امتیاز عددی تشویق نموده و عملکرد صحیح را به او نشان می­‌دهد و به اصطلاح به او بازخورد می­‌دهد. در واقع به این شکل، مغز عملکرد بهینه را فرا می­‌گیرد و با تکرار و تمرین، این نوع از یادگیری شرطی­‌سازی شده پایدار شده و گویا رد عصبی به خصوصی پدید می­‌آید.

پس آن چیزی که در درمان­‌های بالینی، تغییر را باعث می­‌شود و موفقیت در رسیدن به اهداف تعیین شده را تعیین می­‌نماید، انگیزه و مشارکت فعال خود فرد دریافت کننده خدمات است.

با این پیشگفتار مشخص می­‌شود که استفاده از این دستگاه در حوزه تخصصی ما بیشتر جنبه آگاهی­‌دهی به تولیدکنندگان و طراحان دوره­‌های آموزشی دارد؛ به این معنا که ایشان می­‌توانند قبل از تولید تجاری و حتی بعد از بازاری شدن فناوری، جنبه­‌های مختلف یک فناوری و فرایندهای ارائه آن را با توجه به ویژگی­‌های شخصی کاربران مورد بررسی قرار داده و برای بهتر شدن اثربخشی و کارایی آموزش، پیشنهادهای لازم را برای اصلاح، تغییر، بهبود و حتی حذف برنامه یا فناوری تجویز نماید. در ادامه به نمونه­‌هایی از کاربردهای این دستگاه در کنار دو دستگاه دیگر می‌­پردازیم.

برای دیدن فیلمی در زمینه آشنایی با نحوه به کارگیری دستگاه می توانید اینجا را انتخاب نمایید.

 نمونه‌هایی­ از کاربردهای پژوهشی این دستگاه در حوزه یادگیری فناورانه:

Prerequisites for EEG data processing

– بررسی میزان توجه و درگیر شدن حواس مختلف کاربران یک سامانه یادگیری در هنگام تعامل و استفاده از یک فناوری خاص (با به­‌کارگیری EEG). برای مثال آیا رسانه­‌های صوتی و متنی عملکردها و درگیری مغزی کاربر را توسعه می­‌دهد یا اینکه رسانه­‌های تصویری، انیمیشن و یا ترکیبی مفید و سازنده از آنها.

  • در زمانی که می­‌خواهیم بین محصولات متنوع تولید شده مقایسه­‌ای انجام دهیم که کدام محصول یا فرایند یادگیری از قبل طراحی شده برای یک موضوع واحد بهتر می­‌تواند درگیری شناختی کاربر را تسهیل نماید و فراگیر در کدام محصول، عملکرد و یادگیری مؤثرتری خواهد داشت، می­‌توانیم از مزایای دستگاهEEG بهره­‌مند شویم. این موضوع را می­‌توان در بین گروه­‌های مختلف با ویژگی­های فردی قابل کنترل (با به­کارگیری Cognitive Tests) و با پارادایم­‌های یادگیری مختلف (فردی، رقابتی و همیارانه) مورد بررسی قرار داد.
  • همچنین، با به­‌کارگیری دستگاه EEG ما می­‌توانیم موضوع تحقیقی خود را در عواملی مثل جنسیت، قومیت، زبان، سن، سبک زندگی (مثل شب­‌خوان بودن یا روزخوان بودن) و … گسترش داده و کنترل نماییم.
  • برای بررسی میزان تعلق و درگیری شناختی با فرایندهای یادگیری در بین کاربران با نیازهای ویژه یا کم‌توانان، می­‌توانیم آن را برای اهداف خاص به­‌کارگیری کنیم.
  •  برای بررسی میزان اثربخشی ارائه انواع محرک­‌های انگیزشی درونی و بیرونی در حین یادگیری، میزان تأثیرگذاری شناختی انواع تعامل­‌ها، تحریک­‌ها و پیش­‌سازمان­‌دهنده­‌های مقدماتی و یا حتی بررسی میزان اثر نقش کنترلی معلم (و یا نقش های دیگر وی) و یا اثر کنترل و آزادی عمل فراگیر بر فرایند یادگیری، ما می­‌توانیم در کار پژوهشی خود از امکانات دستگاه EEG استفاده کنیم.
  • ما می­‌توانیم برای بررسی میزان حضور اجتماعی، حضور شناختی، حضور عاطفی و همچنین اثربخشی خودارزیابی­‌ها، همتاارزیابی­‌ها و … نیز از دستگاه EEG استفاده کنیم.
  • در حوزه پژوهش در خصوص بازی­‌های آموزشی، محقق می­‌تواند میزان غوطه­‌ور شدن و همزادپنداری بازیکنان با آواتُرها و شخصیت­‌های داستان را بررسی نماید (با به­‌کارگیری EEG).
  • در پژوهشی می­‌توان واکنش­‌های بیومتریک انسانی را در هنگام کار با ربات­‌های آموزشی و هوش مصنوعی (مثلاً در حین آموزش زبان خارجه) مورد بررسی قرار داد (با به­‌کارگیری EEG).
  • از دستگاه EEG می­‌توان برای بررسی میزان تمرکز چشمی و درگیری شناختی افراد بر روی انواع محتواها، بازی­‌ها، انواع ارائه سؤال­‌های ارزشیابی (چندگزینه­‌ای، تشریحی کوتاه‌پاسخ و بلندپاسخ، جورکردنی و …) بهره برد. برای بررسی تأثیر میزان احساس امنیت افراد (امن یا ناامن بودن محیط مجازی طراحی شده) و توجه دیگران به حریم خصوصی ایشان، بر روی واکنش­‌ها و درگیری­‌های شناختی کاربران یک سامانه یادگیری و میزان تعامل ایشان با دستگاه، می­‌توان از دستگاه EEG استفاده کرد.
  •  در پژوهشی دیگر می­‌توان از ظرفیت­‌های دستگاه EEG برای بررسی واکنش ذهنی افراد در هنگام اشباع و اُورلود اطلاعاتی و بالا رفتن بار شناختی ایشان بهره گرفت. برای مثال، مشخص کرد در موضوع‌های مختلف، در هنگام کار با افراد با ویژگی­های فردی مختلف و ابزارها و فناوری­‌های مختلف، کاربران یک سامانه تا چه حدی می­‌توانند اشباع اطلاعاتی و بار شناختی را در کنترل خود داشته باشند و در چه حدی ارائه اطلاعات بیش از اندازه، بدون ثمر خواهد بود.
  • بررسی ارائه انواع بازخوردهای آموزشی و نحوه ارائه آنها می­‌تواند موضوعی باشد که دستگاه­ پیش گفته مورد بررسی قرار گیرد.
  • اغلب موضوع‌­های پیش گفته را می­‌توان به­‌طور جداگانه در دوره­‌های آنلاین، ترکیبی و موبایلی مورد بررسی قرار داد. همچنین، این موضوع­‌ها را می­‌توان از دید سایر ذی­‌نفعان آموزشی نیز مورد بررسی قرار داد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص مقاله بالا، می توانید با انتخاب کردن منابع زیر از آنها بهره مند شوید:

An introduction to EEG: Data gathering and signal processing

Source Information Flow Toolbox (SIFT)

The Source Information Flow Toolbox

The Source Information Flow Toolbox (2)

تهیه کننده: اسماعیل عبداللهی

دیدگاهتان را بنویسید